این ترجمه دارای ویژگیهای زیر میباشد:
ما کوشیدهایم این ترجمه با زبانی انجام شود که مردم امروز به آن انس گرفتهاند و آن را در گفتگو و نوشتههای خود به کار میبرند؛ مثلاً در ترجمهی جملهی «إِن کنتُمْ صَادِقِینَ»، نگوییم «اگر هستید راستگویان»، بلکه بگوییم «اگر راست میگویید».
یا در نمونهای دیگر، در مورد ترسانیدن با یک حادثه، کلمهی وعده را به کار نمیبریم. بنابراین آیهی «الشَّیطَانُ یعِدُکمُ الْفَقْرَ وَ ...» را نباید چنین ترجمه کنیم: «شیطان شما را وعدهی فقر و تهیدستی میدهد».
بلکه باید بگوییم: « شیطان شما را از تنگدستی میترساند».
و یا اینکه در ترجمهی آیهی «وَ جَعَلَنىِ مِنَ الْمُکرَمِینَ» باید بگوییم: «و گرامیام داشت»، نه اینکه بگوییم: «از گرامیداشتگان قرار داده است».
بر آن کوشیدهایم تا متن قرآن را به زبان فارسی درآوریم و از خودمان جمله یا کلمهای اضافه نکنیم، چه در داخل پرانتز و چه به صورت معمولی. حتی از به کار بردن کلمههای مترادف نیز دوری جستهایم، زیرا این افزایشها و پرانتزها در موارد زیادی، معنا را آشفته میسازد و گاهی باعث خطا نیز میگردد. مثلاً در ترجمهی واژهی حمد، «سپاس و ستایش» به کار نبردهایم، بلکه یکی از این دو را به کار بردهایم و واژهای که به نظر ما مناسبتر بوده، انتخاب شده است. این ترجمه را با هر ترجمهی دیگری که مقایسه کنید، خواهید دید که همهی ترجمهها چیزی بر متن قرآن اضافه کردهاند.
اما در مورد اینکه چنین افزایشهایی گاهی ترجمه را نادرست کرده است، مثلاً به ترجمهی آیهی 189 سورهی اعراف اشاره میکنم که یکی از ترجمهها با افزودن «آدم و حوا» در داخل پرانتز معنای آیه را چنان تغییر داده است که هر خوانندهای فکر میکند که آدم و حوا مشرک بودند.
در قرآن کریم مسئلههای متعدد و گوناگونی مورد بحث قرار گرفتهاند، اما در متن قرآن آیهها به دنبال یکدیگر آمده و بر اساس موضوع تفکیک نشدهاند. مثلاً اوایل سورهی بقره، مؤمنان و کافران و منافقان را به دنبال یکدیگر معرفی نموده و برخی از اوصاف آنان را بیان میکند. این آیهها از هم جدا نیستند و گاهی همین جدا نبودن باعث ابهام در ترجمهها میگردد. ما در حاشیهی این ترجمه، این بحثها را از یکدیگر تفکیک نمودهایم که مثلاً در آیههای 1 تا 5، مؤمنان؛ در آیههای 6 تا 7، کافران؛ و در آیههای 8 تا 15، منافقان مورد بحث قرار گرفتهاند.