عرفان و شریعت


مقدمه

 

مرغ زیرک به در خانقه اکنون نپرد        که نهاده است به هر مجلس وعظی دامی!

امروزه عرفان و تعالیم عرفا، بازار گرمی دارد. مطالب عرفانی از داخل و خارج در اختیار مردم و به‌خصوص جوانان قرار می‌گیرد. از عرفان اسلامی گرفته تا عرفان هندی و عرفان سرخپوستان! در این راه از وسایل مختلفی مانند تألیف و ترجمه کتاب، مقاله، سخنرانی، کلاس‌های خصوصی و عمومی، نوار و برنامه‌های صدا و سیما و غیره بهره گرفته می‌شود.

در آشفته‌بازار فرهنگ جامعه ما، هر کسی با انگیزه و هدفی خاص، به این‌گونه مطالب روی می‌آورد. از قبیل: سرگرمی، کنجکاوی، تسلّی روحی، درمان آشفتگی، مخالفت با شریعت، هماهنگی با جوّ جامعه، سیاست و سرانجام مشاهده و کشف حقیقت.

این کار، در عین رواج و گسترش، متولّی خاصی ندارد و اشخاص و مراکز مختلف، به ترویج این مکتب می‌پردازند. از جمله: روحانیون، خانقاه‌ها، مدّعیان مختلف، برنامه‌سازان صداوسیما و رشته‌های آموزشی دانشگاهی و غیره.

در این وضعیت آشفته، به عنوان یک دانشگاهی و محقق در حوزه فلسفه و عرفان، لازم می‌دانم نکاتی را برای علاقه‌مندان عرفان، بیان کنم. برای این‌که چون راه عرفان، جنبه درونی دارد، همیشه میدان وسیعی برای عوام فریبی، تحریف و انحراف بوده است. بسیاری از طالبان جاه و مال، مدّعی مقامات و کرامات شده و ساده‌لوحان را به دام انداخته‌اند. برخی از این ساده لوحان، بسیار دیر متوجه شده‌اند که وقت خود را تلف کرده و به بیراهه رفته‌اند، اما برخی تا آخر عمر متوجه خطای خود نشده‌اند!

وضعیت علمی و فرهنگی جامعه ما، به دلایل گوناگون، از جمله به دلیل جدّی نبودن و کاسب کار بودن تعدادی از افراد مؤثر در مراکز دانشگاهی، چنان آشفته است که به آسانی «هر زمان خر مهره را با دُر برابر می‌کنند»!

اخیراً یکی از افراد تازه به دوران رسیده فرصت‌طلب، کتابی درباره عرفان نوشته و منتشر کرده است. من آن را نقد کردم تا نمونه‌ای از هرج و مرج حاکم بر حوزه تحقیق و تألیف را نشان دهم. این نقد را به اصرار عده‌ای چاپ نکردم و به‌طور خصوصی به اشخاص و مراکز مربوط فرستادم. اما نه تنها کسی این موضوع را جدی نگرفت، بلکه آن آقا به ریاست دانشکده یک مرکز تحقیق و آموزش (کذایی) هم رسید و چندی بعد دیدم که برای «عرفان درمانی» خواهران نیز اقدام کرده است!

این نوشته با هدف آشنا ساختن خوانندگان با مسأله رابطه عرفان و شریعت تنظیم شده و این موضوع با تفصیل بیش‌تر مورد بحث قرار گرفته است. برای این‌که یکی از برداشت‌های نادرست، عرفان را، از شریعت بی‌نیاز دانسته و یا حتی آن را مخالف و ضدّ شریعت قلمداد کرده است و یا چنان می‌پندارد که بنابر بعضی از اظهارات شطحی  عرفا، از ارزش و اعتبار یکسان برخوردارند!

این بحث را در فصل‌های زیر پی می‌گیریم:

   1. تعریف عرفان و تشخیص آن.

   2. سابقه تاریخی عرفان‌ها و برتری عرفان اسلامی.

   3. ردّ و قبول عرفان.

   4. جایگاه شریعت در قلمرو عرفان.

   5. سقوط تکلیف یا شکوه بندگی؟

   6. هشدارهای ضروری در حوزه عملی و اجرایی عرفان.

چون این کتاب برای استفاده عموم تهیه می‌شود، در حد امکان مطالب را به زبان ساده بیان کرده، از به‌کار بردن اصطلاحات پیچیده و عبارات سنگین خودداری می‌کنیم.

با این امید و آرزو که این نوشته، از جهت اطلاع‌رسانی و هشدار به علاقه‌مندان عشق و عرفان، سودمند افتد.

 

سید یحیی یثربی

 

عرفان و شریعت