فریب سراب


بی‌سند صوفی مثال خر بود

سخره شیطان و کور و کر بود

نی ز علم ظاهرش بهره بود

نی ز باطن اهل دردی می‌شود

از سال‌ها پیش در فکر تهیهی مجموعه‌ای بودم که اکنون در پیش رو دارید. انگیزهی من در این کار تنها ملاحظات علمی است. پس از پنجاه سالگی‌ام ، که بیشتر آن را به عرفان و تصوف پرداخته و از نزدیک با این راه و روش درگیر بودم، سرانجام به این نتیجه رسیدم که این راه پیچیده و پرمشقت، نقطه‌ی کانونی دایره‌ای است که از دروغ‌ها، فریب‌ها و ضرر و زیان‌های بی‌شمار برای زندگی فردی و اجتماعی انسان‌ها انباشته شده است. پس از حدود سی و پنج سال تجربه‌ی شخصی به عنوان یک متفکر دلسوز که تا حدودی جرئت بازگشت از دیدگاه‌هایش را دارد و نیز تا حدودی مسائل فردی و مادی مانند مال و جاه را مانع ابراز حقیقت نمی‌داند، به نتیجه‌ای رسیده‌ام که مایلم آن را با دیگران در میان بگذارم و تا جایی که بتوانم به مردم جامعه، به ویژه جوانان هشدار دهم. این وظیفهی علمی و اخلاقی من است که برای اطلاع و بیداری مردم بکوشم و مدتی از عمرم که بازهم نه برای جاه و مال، بلکه صرفاً بر اساس علاقه و باور، صرف ترویج و تالیف کتاب‌های نسبتاً موثر در زمینهی عرفان کرده‌ام، جبران کنم.

فریب سراب